جدول جو
جدول جو

معنی دستی دوز - جستجوی لغت در جدول جو

دستی دوز
(رَ کُ)
دست دوز. دستی دوزنده. که با چرخ ندوزد. که عمل دوختن به دست کند نه با ابزار ماشینی و چرخ خیاطی
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(رُسْ شُ دَ / دِ)
دستی پزنده. دست پز. نانوا که در خانه نان پزد. (یادداشت مرحوم دهخدا).
- نان دستی پز، که در تنور نپزند و با ساج و غیره پزند. (یادداشت مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا
کهنه، مستعمل
متضاد: نو
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از دست دوم
تصویر دست دوم
اليد الثّانية
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از دست دوم
تصویر دست دوم
Secondhand
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از دست دوم
تصویر دست دوم
d'occasion
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از دست دوم
تصویر دست دوم
gebraucht
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از دست دوم
تصویر دست دوم
中古の
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از دست دوم
تصویر دست دوم
подержанный
دیکشنری فارسی به روسی
دست دوّم
دیکشنری اردو به فارسی
تصویری از دست دوم
تصویر دست دوم
دست دوم
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از دست دوم
تصویر دست دوم
দ্বিতীয় হস্ত
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از دست دوم
تصویر دست دوم
ya pili
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از دست دوم
تصویر دست دوم
ikinci el
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از دست دوم
تصویر دست دوم
중고의
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از دست دوم
تصویر دست دوم
सेकंड हैंड
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از دست دوم
تصویر دست دوم
יד שנייה
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از دست دوم
تصویر دست دوم
б/у
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از دست دوم
تصویر دست دوم
มือสอง
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از دست دوم
تصویر دست دوم
tweedehands
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از دست دوم
تصویر دست دوم
de segunda mano
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از دست دوم
تصویر دست دوم
di seconda mano
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از دست دوم
تصویر دست دوم
de segunda mão
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از دست دوم
تصویر دست دوم
二手的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از دست دوم
تصویر دست دوم
używany
دیکشنری فارسی به لهستانی